آشنایی با مراحل زبان باز کردن کودک و مشکلات آن
کودکان در چه سنی باید بابا و مامان بگویند، کی باید اسم اشیا را یاد بگیرند و کی میتوانند جمله بسازند؟ پرسشهایی از این دست ذهن اغلب پدر و مادرها را به خود مشغول کرده به خصوص پدر و مادرهایی که کوچولویشان در آستانه 2 سالگی است اما هنوز خیال حرف زدن ندارد. دکتر ابوالفضل صالحی، متخصص اختلالات گفتار و صدا و دکترای گفتار درمانی در این گزارش ضمن تشریح فرآیند تکلم کودکان به این پرسشها پاسخ میدهد. ضمن اینکه راهکارهایی را که برای تقویت توان کلامی بچهها به کار میآید برای همه پدر و مادرهای جوان تشریح میکند.
صحبت کردن یک مهارت است که برای دستیابی به آن مجموعهای از فرآیندهای پیچیده نیاز است؛ فرآیندهایی که در کنار هم قرار گرفتن آنها منجر به تولید صدا، بیان واژه، کلمه و در نهایت گفتار میشود. درست مثل نوازندهای که برای نواختن سازش به ترکیب مهارتهای پیچیدهای از کنترل انگشتان دست گرفته تا هماهنگ کردن ذهن و گوش نیاز دارد. در حقیقت فرآیندها یا پیشنیازهایی که کودک برای بیان کلمات یا ادای واژهها نیاز دارد عبارتند از شناخت، ادراک حسی، تکامل حسی و... که تکمیل هرکدام از این مراحل منجر به ایجاد مهارت حرف زدن در کودک میشود. یکسان نبودن سرعت تکمیل هرکدام از این فرآیندها در کودکان مختلف باعث میشود زمان صحبت کردن در آنها متفاوت و در بازه زمانی 9 تا 16 ماهگی قرار بگیرد.
کودکان از 3 یا 4 ماهگی شروع به تولید یک سری صداهای بیمعنا میکنند، حتی سروصداهایی در قالب بازی با حرکات لب که در حقیقت به آنها صدا گفته میشود نه فقط آوا. در 5 یا 6 ماهگی نوزاد به مرحلهای از تولید صداها میرسد که به اصطلاح به آن «ببلینگ» گفته میشود. در این مرحله بچهها حروفی مثل ب،پ و د را بدون اینکه بشناسند با تاکید و پشت سر هم تکرار میکنند(بب،پپ، دد). این روند به مرور تا حدود 9 ماهگی تکامل پیدا میکند. اولین آواهای معنادار بچهها از حدود 9 ماهگی شکل میگیرد. بچهها در این سن میتوانند خطاب به یک مخاطب خاص صدایی را تولید کنند یا حتی با نگاه کردن به دیگران با تولید صداهایی که خاص خودشان است خواستهشان را هرچند دست و پا شکسته بیان کنند.
پدر و مادرها باید بدانند بعد از 9 ماهگی باید منتظر شنیدن صداهای معنادار از کودکانشان باشند. بچهها از این سن این توانایی را دارند که نسبت به یک محرک خارجی با پاسخ صوتی واکنش نشان بدهند. درک این توانایی بسیار ساده و در عین حال مهم است. دقت کنید که بچهها در 5 یا 6 ماهگی هم توان تولید صدا را دارند اما این صداها نسبت به محرک بیرونی نیست و صرفا یک پیشنیاز صوتی است که حتی به آنها آوا هم گفته نمیشود اما از 9 ماهگی به بعد است که کودکان شروع به تولید صداهای معنادار میکنند. بنابراین تشخیص اینکه کودک از 9 ماهگی توان تولید صداهای معنادار یا آواها را دارد یا اینکه همچنان به بیان صداهایی بیمفهوم اصرار دارد به عهده والدین است. لازم به ذکر است که هرگونه تاخیر در این فرآیند نشاندهنده تکامل نیافتن فرآیند رشدی است که پیش از این به آن اشاره شد.
به دلیل توجه انتخابی کودک و فرآیند اکتسابی زبانآموزی است که معمولا کودکانی که والدین زمان بیشتری برای صحبت با آنها صرف میکنند زودتر شروع به حرف زدن میکنند. حرف زدن با کودکان و کتاب خواندن برای آنها از دوران نوزادی حتی اگر هیچ واکنشی را درپی نداشته باشد برای آنها حکم محرکهایی را دارد که توان کلامیشان را بالا میبرد. به خصوص اینکه تحقیقات زبانشناسان و روانشناسان کودک نشان داده کودک حتی از دوران جنینی صدای مادر را میشنود. بنابراین پدر و مادرها باید برای صحبت کردن با کودکشان و حتی کتابخواندن برای او از دوران جنینی برنامهریزی کنند. یادتان باشد کودکان قبل از حرف زدن با دانش حرکات آشنا میشوند. بنابراین صحبت کردن برای آنها به صورت آهنگین و همراه با حرکات دست یک روش پیشنهادی بسیار کارآمد است.
بچهها در دوران نوزادی محرکهای حسی را کسب میکنند یعنی به صورت گزینشی از بین محرکهای محیطی چیزهایی را که دوست دارند انتخاب میکنند. بنابراین با در نظر گرفتن این نکته که کودک اطلاعات خوشایند را از محیط کسب میکند به طور طبیعی هرچه محیط ارتباطی او غنیتر باشد توان گرفتن اطلاعات در او قویتر میشود. به همین دلیل است که به طور طبیعی سیر رشد حرکتی و کلامی کودکی که در خانه تنها و بدون همبازی است و از قضا مادر و پدر کم حرفی هم دارد به تاخیر میافتد. در حقیقت کودکان همانقدر که به غذا و آب و شیرمادر احتیاج دارند برای رشد اطلاعاتی هم به دادهها و ورودهای حسی نیاز دارند. این دادههای حسی در حقیقت روند تکامل مغز را فراهم میکنند. بنابراین اگر محیط از لحاظ رنگ غنیتر باشد به دلیل تحریکات بینایی کودک به مراتب شانس بیشتری برای دریافت اطلاعات پیدا میکند. همین اتفاق در مورد تحریکات صوتی هم رخ میدهد زمانی که محیط از نظر صوتی غنیتر باشد، یعنی تعامل گفتاری مادر و کودک و حتی پدر و کودک بیشتر باشد کودک شانس بیشتری برای کسب اطلاعات شنیداری و در نتیجه قدرت تکلم دارد. به طور کلی هرچه محیط اطلاعاتی غنیتر باشد شانس اینکه کودک از نظر توان کلامی بالاتر باشد به مراتب بیشتر است.
تحریکات مثبت و خوشایند بینایی، شنیداری و لمسی از نوازش تا صدای خوشایند و قرار دادن کودک در معرض تصاویر زیبا هرکدام به نوعی در بالا بردن توان کلامی و بیان بهتر کودک موثرند. مثلا اتاق خواب کودک باید رنگی باشد پر از رنگهای شاد و روشن مثل صورتی، نارنجی، زرد و... همه اینها سیگنال میدهد تا کورتکسهای مربوطه تحریک شوند و کودک زودتر به بیان واژهها و کلمات روی بیاورد. به طور کلی قرار دادن کودک در چنین محیطی آن هم به صورت مستمر، منجر به ایجاد تحریکات خوشایند در او میشود و به روند رشد ذهنی و کلامی او سرعت میبخشد. آن هم به این دلیل که سیر رشد روانی و حرکتی کودک با هم آمیخته است. به این معنا که رشد حسی حرکتی و رشد کلامی هر دو فرایندهای رشدی هستند که در تکمیل هم عمل میکنند.
12 تا 15 ماهگی سنی است که بچهها در آن باید بتوانند به جز واژههایی مثل دد و ماما حداقل یک یا 2 کلمه را بیان کنند و از سوی دیگر مخاطب قرار بگیرند. البته دقت کنید که بچهها در این سن باید متوجه صحبت اطرافیان هم باشند. این سن مرحله درک دستورهای یک کلمهای مثل «عروسکت را به من بده» یا «دستت را به من بده» نیز هست. در حقیقت در این سن کودک شما باید یاد بگیرد که هر چیزی اسمی دارد و میتواند برای ارتباط برقرار کردن با دیگران از همین اسمها استفاده کند. در این شرایط استفاده از کتابهای تصویری بسیار مفید است.
از 18 ماهگی تا 2 سالگی بچهها با لغات و البته بیان جملههای ساده 2 یا 3 کلمهای سرو کار دارند. در این سن بچهها توان کنار هم گذاشتن جملهها را دارند و میتوانند با کنار هم گذاشتن کلمات خواسته خودشان را بیان کنند البته از افراد غریبه که آشنایی با کودک ندارند نباید انتظار داشت همه حرفهای او را متوجه شوند. در این شرایط یک راه کمک به ادای جمله در کودکان این است که وقتی کوچولوی شما یک لغت را بیان کرد شما با اضافه کردن یک کلمه دیگر او را برای بیان جملههای ساده 2 یا 3 کلمهای تشویق کنید .
در جریان تکلم کودکان نکته قابل اهمیت روند رشد آنهاست نه اینکه در چه سنی صداسازی یا صحبت میکنند. این که کودک از زمان تولد به محرکها پاسخ میدهد، هوشیار است، نگاهش به یک نقطه ثابت میماند، توان توجه و تمرکز دارد و.... بسیار پر اهمیتتر از زمانی است که به حرف میآید چرا که تکمیل این تواناییهاست که به تدریج و در حدود 9 ماهگی منجر به تولید اولین صداهای معنادار کودکان میشود. به طور کلی مهمترین مهارت کلامی که تا قبل از 12 ماهگی بچهها باید از پس آن بر بیایند استفاده از صدا برای برقراری ارتباط با محیط اطراف است. یادتان باشد کودکان در محدوده سنی 9 تا 12 ماهگی باید به صدا عکسالعمل نشان بدهند بنابراین اگر کودک شما با توجه و به دقت به محیط اطرافش نگاه میکند ولی نسبت به صدا واکنش نشان نمیدهد باید از نظر مشکلات شنوایی بررسی شود.
عوامل متعددی میتوانند زمینهساز ایجاد اشکال در توان کلامی و صحبت کردن کودک شوند. به طور کلی تاخیر در صحبت کردن کودکی که از همه نظر سالم است و رشد طبیعی دارد ممکن است به دلیل مشکلاتی در دهان مثل اختلالات زبان یا کام باشد. البته در برخی کودکانی که دچار اختلال گفتاری هستند، احتمال وجود مشکلاتی در اعصاب حرکتی هم وجود دارد. مثلا اینکه کودک در استفاده از لبها، زبان و فک برای صحبت کردن دچار مشکل است. در این بچهها ممکن است اختلال گفتاری به تنهایی یا همراه با سایر اختلالات مثل اشکال در تغذیه باشد. مشکلات شنوایی هم یکی از دلایلی هستند که به طور شایع باعث اختلال تکلم میشوند. به طور کلی اگر کودکی بعد از 16 ماهگی هنوز برونداد کلامی ندارد باید حتما توسط متخصص گفتار درمانی مورد معاینه بالینی قرار بگیرد تا علت تاخیر و روند درمان آن شناسایی شود. اما نکته قابل اهمیت اینکه علت تاخیر کلامی هرکدام از این موارد که باشد با تشخیص به موقع و انتخاب شیوه درمانی مناسب قابل جبران است.
- ۹۴/۰۵/۰۱